چکیده :
ترجمه ماشینی :
این پایان نامه به بررسی کاربرد کلام و فلسفه اسلامی در تشریح المحادیسم، شکل جدیدی از اسلام که در شمال آفریقا توسط محمد بن تومرت (حدود 1080-1130) پایه گذاری شد، می پردازد.
به نقش ابن تومرت به عنوان مولد خلافت المحد (1121-1269) و ادعای او مبنی بر امامت معصوم و منتظر مهدی، شخصیتی مسیحایی در اسلام، علاقهمندی وجود داشته است.
با این حال، بیشتر بررسیهای اندیشه دینی ابن تومرت به جای مجموعه نوشتههای موجود منسوب به او، کتاب ابن تومرت (bit) بر روایتهای تاریخی تکیه کرده است.
با استفاده از شواهد خطی و مجموعه ای از منابع عربی و لاتین، با پرسش هایی در مورد صحت این مجموعه از نوشته های ابن طومارت مواجه می شوم.
من نتیجه میگیرم که ابن طومارت همه متون را در bit نوشته است (به جز تعداد معدودی که صریحاً به دستهای دیگر نسبت داده میشود) و ترتیب جدیدی از متن ارائه میدهد که اختلافات بین دو نسخه خطی موجود را آشتی میدهد.
من خوانش جدیدی از متن را بر اساس ساختاری که توسط گردآورنده آن به مجموعه داده شده است، پیشنهاد می کنم.
bit با تحلیل مبانی معرفتی علوم اسلامی – به ویژه فقه و الهیات – آغاز می شود.
معرفت شناسی ابن طومارت به دلیل تعهد عمیقش به عقل گرایی در الهیات نظری و تفسیر قرآن و حدیث قابل توجه است.
بر اساس این اصول، به تبیین وحدت الهی (توحید)، نظریه رهبری دینی (امام) و برنامه فعالیت تبلیغی و جهاد ستیزه جویانه با این اعتقاد که ابن طومرت دارای اختیار انحصاری برای قضاوت در میان مسلمانان و تعلیم آن است.
.
در سراسر این پایان نامه، هدف من این است که اندیشه ابن تومرت را در تحولات فکری معاصر، به ویژه فلسفه ابن سینا (متوفی 1037) و دریافت اشعری او توسط جوینی، غزالی و دیگران، زمینه سازی کنم.
من استدلال میکنم که اگرچه ابن طومارت از پیشینه سنی برخاسته است، اما دیدگاههای اقلیتگرایانه را در درون سنیگرایی اتخاذ کرده و آنها را به شیوهای رادیکال به کار میبرد.
این دیدگاه ها شامل این عقیده است که رستگاری انسان بر شناخت (و نه اعتقاد صرف) به خدا و رد اصل عصمت اهل سنت در استدلال حقوقی (اجتهاد) است.
این مواضع، همراه با ادعای ابن طومارت مبنی بر اینکه مهدی مورد انتظار است، جنبش المحد را با تسنن شمال آفریقا در تضاد قرار داد.
مبارزه الموحدین برای تحمیل دیدگاه عقلگرایانه اسلام بر مراکش قرن دوازدهم، با چندین پاکسازی خونین از کسانی که به نفع شکل سنتی اسلام با آنها مخالف بودند، به اوج خود رسید.
در نوشتههای ابن طومارت، ما شاهد فشاری به سوی روشنگری عمومی هستیم، نتیجهای از این باور او که رستگاری مستلزم دانش است.
پایان نامه را با بحث در مورد افول المحادیسم و تأثیر آن بر زندگی فکری در مراکش و اندلس به پایان می برم.
محمد اسلام، احتمالاً به دلیل رادیکالیسم خود، نتوانست قابلیت خود را به عنوان شکل جدیدی از اسلام جدا از تسنن حفظ کند، زیرا نتوانست به اندازه کافی نوکیشان در میان دانشمندان محلی برای ایجاد یک تغییر جمعیتی پایدار ایجاد کند.
اما مهدویت ابن طومرت و…
this dissertation examines the application of islamic theology (kalām) and philosophy to the elaboration of almohadism, a new form of islam founded in north africa by muḥammad ibn tūmart (ca.
1080-1130).
there has been a consistent interest in ibn tūmart’s role as the progenitor of the almohad caliphate (1121-1269) and his claim to be the infallible imām and awaited mahdī, a messianic figure within islam.
however, most treatments of ibn tūmart’s religious thought have relied on historical accounts rather than the extant body of writings attributed to him, the book of ibn tūmart (bit).
using manuscript evidence and an array of arabic and latin sources, i confront questions about the authenticity of this compilation of ibn tūmart’s writings.
i conclude that ibn tūmart authored all texts in bit (except the few explicitly attributed to other hands) and offer a new arrangement of the text that reconciles discrepancies between the two extant manuscripts.
i propose a new reading of the text based on the structure imparted to the compilation by its compiler.
bit begins with an analysis of the epistemological principles of the islamic sciences—especially jurisprudence and theology.
ibn tūmart’s epistemology is remarkable for its deep commitment to rationalism in speculative theology and the interpretation of the qur’ān and ḥadīth.
on these principles, it proceeds to an exposition of divine unity (tawḥīd), a theory of religious leadership (imāma), and a program of missionary activity and militant jihād under the belief that ibn tūmart possesses exclusive authority to adjudicate among and teach all muslims.
throughout this dissertation, i aim to contextualize ibn tūmart’s thought within contemporary intellectual developments, particularly the philosophy of ibn sīnā (d.
1037) and his ash‘arī reception by al-juwaynī, al-ghazālī, and others.
i argue that, although ibn tūmart emerged from a sunnī background, he adopted minoritarian views within sunnism and applied them in a radical way.
these views include the idea that one’s salvation is predicated on knowledge of (rather than mere belief in) god and the rejection of the sunnī principle of infallibilism in legal reasoning (ijtihād).
these positions, along with ibn tūmart’s claim to be the awaited mahdī, put the almohad movement into conflict with north african sunnism.
the almohads’ struggle to impose a rationalist vision of islam on twelfth-century morocco culminated in several bloody purges of those who opposed them in favor of a traditionalist form of islam.
within ibn tūmart’s writings, we see a push toward popular enlightenment, an outgrowth of his belief that salvation requires knowledge.
i conclude the dissertation with a discussion of almohadism’s decline and its influence on intellectual life in morocco and al-andalus.
almohad islam, likely due to its radicalism, failed to maintain its viability as a new form of islam separate from sunnism because it failed to win enough converts among local scholars to effect a lasting demographic shift.
however, ibn tūmart’s mahdism and…